کد مطلب:211417 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:101
نظام عالم و علم هیئت
فرمود ای مفضل اولین چیزی كه یك خردمند متفكر را به وجود صانع عالم رهبری می كند توجه به نظام عالم كبیر و هیئت افلاك و شناختن وجود ثوابت و سیارات است.
خلقت این كواكب و تألیف و به هم مقرون ساختن و با هم متناسب ساختن آنها و به حركت انداختن و منظم در حركت داشتن آنها كه با یك حساب بسیار دقیق و یك خط سیر بسیار منظم و بی نظیر و یك میر بسیار مفید و ثمربخش كه همه موجودات از گردش آنها مستفید گردند دلیل قدرت پروردگار و عظمت قدرت او بر این كرات بزرگ و كهكشانهای پهناور و عظیمی است كه از میلیونها ستارگان تشكیل یافته است.
این آسمانها مانند سقف كاخ مجللی است كه صدها بلكه هزارها چراغ های فروزان در آن آویخته باشند تا فضای حیاط و عمارات را روشن سازد تا مردم یكدیگر را ببینند و بشناسند و با هم تبادل عواطف نمایند.
فرمود این آسمانها سقف این كاخ و زمین ساحت غبرای این كاخ است زمین بساطی است كه در آن فرشهای رنگارنگ گسترده اند و ستارگان درخشان را برای گلهای الوان زمین بنا كرده اند - و هزاران چراغ از برق و غیره در این طاق مقرنس آویخته اند تا دیدگان دانشمندان و خردمندان ببیند و سر تعظیم در پیشگاه آفریننده آن فروآورد.
این همه جواهر و سنگهای قیمتی كه در شكم كوهها و دامنه جبال و در دل تلها و تپه های مركب از خاك و سنگ مانند گنجی به دست گنجور عالم وجود ذخیره شده برای این مردم مهیا ساخته و با درخشندگی ستارگان آنها را پرورش داده و حفظ كرده و كلید ابواب این گنج ها را به نام فكر به دست بشر سپرده تا بروند درآورند و از آن در زندگانی اجتماعی استفاده كنند.
خداوند عالم هر چیز را در هر كجا برای مصلحتی بنا كرده و این خانه به این زیبائی را با این سقف مجلل درخشان سیمابگون و زمین پر از جواهر و نعمت فراوان را با این همه
[ صفحه 281]
درختان و گلها و سبزه ها و نهرها و معادن و منابع همه را به مهمان تازه وارد خود یعنی جناب بشر به ودیعت سپرده اند تا چند روزی كه مهمان در این جهانست از آنچه در این كاخ مجلل است استفاده نمایند.
انواع نباتات و اقسام حیوانات را برای استفاده و منافع او آفریده است و سنگها و جواهرات گوناگون و معادن طلا و نقره و سایر فلزات و عناصر معدنی و غیرمعدنی را برای استفاده و تجلیل و تبجیل این بشر آفریده است تا از آن بهره مند گردند آیا این همه موجودات دلیل صانع و وجود واجب الوجود و توحید و یگانگی آن خالق عالم نیست؟
آیا این همه صنوف و صفوف مختلف و متنوع و الوان و مفید و ثمربخش عالم راهنمای صانع و خالق عالم نیست؟
آیا این نظام كل و انتظام هیئت عالم كه ابدا با هم اصطكاك و تماس تضادی ندارند بلكه هر یك از آنها كمك و مربی و مؤید و علت مبقیه دیگری می باشند تا به علت العلل اصلی برگردند دلیل بر قدرت و علم الهی نیست؟!
آیا این همه طبایع مختلف و صور گوناگون بشر و این همه سلیقه ها و عقیده ها و افكار مختلفی كه همه بر وجود صانع قادر توانا بازگشت دارد كافی بر توحید واجب الوجود نمی باشد؟!
آیا انتظام اجزای عالم و نظام احسن عالم وجود كه هیچ چیز مخل هیچ چیز نیست بلكه همه مؤید و پشتیبان یكدیگر و همه سبب ارتباط اجزای عالم وجود می باشند و همه توجهشان به یك نقطه از روی فطرت و طبیعت است و آن آفریننده خودشان می باشد این نظام احسن بهترین و روشن ترین دلیل وجود خدای عالم و نماینده قدرت علم و توجه او به مخلوق خود می باشد.
این نظام احسن دلیل یك ناظم است كه اگر دو خدا بود یا خدای دیگری نادان و ناتوان بود نظام عالم به هم می خورد و رشته عالم گسیخته می گردید - این عالم كبیر و صغیر به هم مربوط و پیوسته گردیده و همه در فرمان یك مدبر مقتدر اداره می شوند.
خلقت این كواكب و تألیف و به هم مقرون ساختن و با هم متناسب ساختن آنها و به حركت انداختن و منظم در حركت داشتن آنها كه با یك حساب بسیار دقیق و یك خط سیر بسیار منظم و بی نظیر و یك میر بسیار مفید و ثمربخش كه همه موجودات از گردش آنها مستفید گردند دلیل قدرت پروردگار و عظمت قدرت او بر این كرات بزرگ و كهكشانهای پهناور و عظیمی است كه از میلیونها ستارگان تشكیل یافته است.
این آسمانها مانند سقف كاخ مجللی است كه صدها بلكه هزارها چراغ های فروزان در آن آویخته باشند تا فضای حیاط و عمارات را روشن سازد تا مردم یكدیگر را ببینند و بشناسند و با هم تبادل عواطف نمایند.
فرمود این آسمانها سقف این كاخ و زمین ساحت غبرای این كاخ است زمین بساطی است كه در آن فرشهای رنگارنگ گسترده اند و ستارگان درخشان را برای گلهای الوان زمین بنا كرده اند - و هزاران چراغ از برق و غیره در این طاق مقرنس آویخته اند تا دیدگان دانشمندان و خردمندان ببیند و سر تعظیم در پیشگاه آفریننده آن فروآورد.
این همه جواهر و سنگهای قیمتی كه در شكم كوهها و دامنه جبال و در دل تلها و تپه های مركب از خاك و سنگ مانند گنجی به دست گنجور عالم وجود ذخیره شده برای این مردم مهیا ساخته و با درخشندگی ستارگان آنها را پرورش داده و حفظ كرده و كلید ابواب این گنج ها را به نام فكر به دست بشر سپرده تا بروند درآورند و از آن در زندگانی اجتماعی استفاده كنند.
خداوند عالم هر چیز را در هر كجا برای مصلحتی بنا كرده و این خانه به این زیبائی را با این سقف مجلل درخشان سیمابگون و زمین پر از جواهر و نعمت فراوان را با این همه
[ صفحه 281]
درختان و گلها و سبزه ها و نهرها و معادن و منابع همه را به مهمان تازه وارد خود یعنی جناب بشر به ودیعت سپرده اند تا چند روزی كه مهمان در این جهانست از آنچه در این كاخ مجلل است استفاده نمایند.
انواع نباتات و اقسام حیوانات را برای استفاده و منافع او آفریده است و سنگها و جواهرات گوناگون و معادن طلا و نقره و سایر فلزات و عناصر معدنی و غیرمعدنی را برای استفاده و تجلیل و تبجیل این بشر آفریده است تا از آن بهره مند گردند آیا این همه موجودات دلیل صانع و وجود واجب الوجود و توحید و یگانگی آن خالق عالم نیست؟
آیا این همه صنوف و صفوف مختلف و متنوع و الوان و مفید و ثمربخش عالم راهنمای صانع و خالق عالم نیست؟
آیا این نظام كل و انتظام هیئت عالم كه ابدا با هم اصطكاك و تماس تضادی ندارند بلكه هر یك از آنها كمك و مربی و مؤید و علت مبقیه دیگری می باشند تا به علت العلل اصلی برگردند دلیل بر قدرت و علم الهی نیست؟!
آیا این همه طبایع مختلف و صور گوناگون بشر و این همه سلیقه ها و عقیده ها و افكار مختلفی كه همه بر وجود صانع قادر توانا بازگشت دارد كافی بر توحید واجب الوجود نمی باشد؟!
آیا انتظام اجزای عالم و نظام احسن عالم وجود كه هیچ چیز مخل هیچ چیز نیست بلكه همه مؤید و پشتیبان یكدیگر و همه سبب ارتباط اجزای عالم وجود می باشند و همه توجهشان به یك نقطه از روی فطرت و طبیعت است و آن آفریننده خودشان می باشد این نظام احسن بهترین و روشن ترین دلیل وجود خدای عالم و نماینده قدرت علم و توجه او به مخلوق خود می باشد.
این نظام احسن دلیل یك ناظم است كه اگر دو خدا بود یا خدای دیگری نادان و ناتوان بود نظام عالم به هم می خورد و رشته عالم گسیخته می گردید - این عالم كبیر و صغیر به هم مربوط و پیوسته گردیده و همه در فرمان یك مدبر مقتدر اداره می شوند.